نزدیک عید ک میشه کارای مامانم زیاد میشه مشتری پشت مشتری همشونم برا عید میخوان بنظرم یکم زودتر بیارن خوبه 😕 اخه نمیگن مردم تو خونش کار داره؟!😔 چن وقتی بود ک من و خواهرم مشغول کارای خونه بودیم ب عبارتی کوزت😅 اما مامان هی سر میزد البتع خیلی از کارا و شستنارو خودش انجام داد ما در نقش نیروی کمکی بودیم☺... 

خیلی خوب میشد ک ادم لحظه های خوشحالی بچه ها و آدما رو موقع خرید ثبت کرد لازم نیس ک خریدای آنچنانی بشه بضی آدما هستن ک با کوچکترین دلخوشی ها خریدن کوچکترین چیزا لبخند قشنگ رو صورتشون نقش میبنده انگار دنیارو بهشون دادی☺ اما خدا هیچ پدرومادری رو شرمنده بچه هاش نکنه بضی از این دست فروشا هستن ک از نگاهشونم معلومه دل مهربونی دارن یکیش هس ک همیشه تو بازار میبینم تو همون جای همیشگی ی جور حس خوبی بهم میده پریروز ک رفتیم دیدم ی پسر کوچیک هم داره ک کنارش نشسته بود تو این تورم و گرونی واقعا زندگی با این درامد کم سخته دعای همیشگیمه ک خدایا هیچ پدرومادری رو شرمنده بچش نکن با اینکه من این حس رو تجربه نکردم ولی میدونم خیلی بده😞 و اینکه همهههه سالم باشن مخصوصا بچه ها 😞

یکی از قشنگی های عید هم ماهی های خوشگلن😍😍😍 وقتی کنار خیابون میبینم خیلی خوشحال میشم پارسال ک گرفته بودیم تا دو ماه پیش زنده بود ولی مرد😞 خودم ازش مواظبت میکردم ☺

معلم دوم ابتداییم رفته بود کربلا دو سه روز پیش زنگ زد ک اومدن ی ح زد ک فراوانات فراوان ته دلم حس خوبی پیدا کردم گف ک تو حرم اما علی(ع) مخصوص برام  دعا کرده از ته دلش اول خوشبختی بعد موفقیتمو خواسته 😊خیلی دوسشون دارم ی دختر دارن هم اسم منه یادمه وقتی دوم رو رد کردم تا اخر پنجم ابتدایی صدام میزد میرفتم کلاس باهم ورقه ها یا املا های بچه هارو درست میکردیم اون یکی معلمای ابتداییم هم اینجوری بودن با مدیر مدرسه هم هم اسم بودیم یادمه اون موقع خیلی ذوق میکردم مخصوصا وقتی معلمام کار خیاطی داشتن و می اومدن خونه ما 😅😅




برچسب ها:دختر دانشجو، پرستاری، ورودی 94، نوشته های یک پرستار،
امتیاز : :: نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0
تعداد بازدید مطلب : 25

[ شنبه 28 اسفند 1395 ] [ 21:09 ] [ baran ]

[ نظرات (0) ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه